سیستمهای استراتژیک برنامهریزی مراقبت
نقل قول از مایک مککینون، مدیر محتوا در فوریه 10, 2022, 8:45 ق.ظارسال شده از طرف مدیر سینتیا والادز.
هیئت مدیره محترم،,
همزمان با بررسی و تأمل در کار کارکنان و مشاوران در مورد سیستمهای استراتژیک برنامهریزی مراقبت که منجر به “برنامه استراتژیک ارائه خدمات با محوریت عدالت” میشود، سه نکته زیر را مطرح میکنم:
- من درخواست کردهام و همچنان درخواست میکنم که مروری بر تلاشهای قبلی Central Health، Seton و CCC از سال ۲۰۱۲ تا به امروز برای ارائه یک سیستم مراقبتهای بهداشتی یکپارچه برای بیماران بدون بیمه و با بیمه ناکافی در شهرستان تراویس داشته باشیم. دلیل این امر این است که اگر CH قبلاً برای انجام کار مشابه قرارداد بسته بود (همانطور که با Navigant، که اکنون بخشی از Guidehouse است، انجام شد)، آیا نتایج و توصیههای قبلی در تلاش THIS برای اصلاح سیستمهای مراقبت ما با استفاده از آن دادههای جمعآوریشده به عنوان مقایسه/کنتراست برای اندازهگیری تغییرات/اختلافات، شکافها استفاده میشد؟ CCC به عنوان یک سیستم ارائه خدمات یکپارچه جدید با چند ارائهدهنده تأسیس شد که در سال ۲۰۱۲ راهاندازی شد. طبق اسناد، "CCC برای ادغام ارائهدهندگان شبکه ایمنی در شهرستان تراویس در یک مدل "شبیه سازمان مراقبت پاسخگو (ACO)" تأسیس شد که در آن ارائهدهندگان گرد هم میآیند تا مراقبت با کیفیت بالا را به بیماران ما، به ویژه بیماران مزمن، ارائه دهند. بیماران مراقبتهای هدایتشده و بیمارمحوری را دریافت میکردند که قرار بود منجر به نتایج بهتر سلامت، افزایش رضایت از سیستم، ارائه کارآمد خدمات و هزینههای کمتر شود." تمرکز آن بر نیازهای جمعیت بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن Central Health با توسعه زیرساختهای حیاتی برای پشتیبانی از هدف CCC در ارائه یک سیستم ارائه خدمات یکپارچه بود. بنابراین، CCC به دلارهای موجود در فدرال، DSRIP، پول مالیاتدهندگان و دلارهای ارائه شده توسط Seton برای این سرمایهگذاری دسترسی پیدا میکند. علاقه من این است که بدانم از سرمایهگذاری $850 میلیون دلاری CCC از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ در توسعه مراقبتهای بهداشتی ارائه خدمات یکپارچه چه درسهایی آموخته شده است تا با تلاشهای برنامهریزی فعلی ما در هنگام توسعه یک "برنامه استراتژیک ارائه خدمات با تمرکز بر عدالت" جدید مرتبط باشد؟ به عبارت ساده، درسهای آموخته شده چه بودند و چگونه سیستم فعلی آن زمان از طریق تغییرات گنجانده شده از آن پروژهها به نفع بیماران به روشی مؤثر و کارآمد بهبود یافت؟
- به پروژه فعلی که مدیرعامل ما و مشاور دانشگاه تگزاس به ما پیشنهاد دادهاند، نگاهی سریع میاندازیم تا کار تا به امروز در زمینه توسعه یک ... را بررسی کنیم. “طرح ارائه خدمات با محوریت عدالت برای ایجاد یک سیستم مراقبتهای بهداشتی جامع و کارآمد جهت بهبود سلامت بیماران Central Health.” من “طرح/دیدگاه عدالت” را که برای تجزیه و تحلیل دادهها/اطلاعات دریافتی و ارائه شده به ما به عنوان اعضای BOM استفاده میشود، درخواست کردهام. من هیچ معیار عدالت معتبری را که در طرح پیشنهادی استفاده شده باشد، ندیدهام. معیارهای عدالت مؤثر نیاز به جمعآوری دقیق و کامل دادههای کلیدی اجتماعی-جمعیتی (به عنوان مثال، نژاد/قومیت، زبان، سطح تحصیلات، درآمد و جغرافیا) دارند. اگر این را ندانیم، پس چگونه سیستمها میتوانند نابرابریها را شناسایی و در مورد آنها اقدام کنند؟ کیفیت دادهها برای توسعه مشوقهای مناسب سیاستگذاری بسیار مهم است؛ و مشارکت بیمار متناسب با جمعیت (برای جمعیت هدف CH ما) باید برای بهبود مستندسازی بر اساس دادهها، نه به صورت تصادفی، مورد استفاده قرار گیرد. جمعیت هدف بیمار Central Health به دلیل نابرابری در کیفیت مراقبتهای بهداشتی و به دلیل عدم توانایی آنها در دسترسی به مراقبتهای بهداشتی لازم برای بهبود کیفیت زندگی خود، سطوح بالاتری از نیازها و هزینههای مراقبتهای بهداشتی را دارند. اگر واقعاً در مورد ... صحبت میکنیم طرح ارائه خدمات با محوریت عدالت،, سپس باید درک و مستندسازی دقیقی از نابرابریها در نتایج داشته باشیم؛ مروری بر مداخلات اثباتشدهای که میتوانند در کاهش نابرابریها مؤثر باشند؛ و معیارهای عملکرد و ارزیابی شکافها در معیارهایی که میتوانند برای تعیین میزان استفاده ذینفعان از آن مداخلات مؤثر برای کاهش نابرابریها و پر کردن آن شکافها استفاده شوند. من میخواهم این “چهار اصل برای عدالت در سلامت” (که توسط متخصصان عدالت تدوین شده است) در طرح ما گنجانده شود. این موارد عبارتند از:
- شناسایی و اولویتبندی کاهش نابرابریهای سلامت
- اجرای مداخلات مبتنی بر شواهد برای کاهش نابرابریها
- سرمایهگذاری در توسعه و استفاده از معیارهای عملکرد عدالت در سلامت
- ایجاد انگیزه برای کاهش نابرابریهای سلامت و دستیابی به عدالت در سلامت
علاوه بر دادههای سطح بیمار، پرداختن به نابرابریها مستلزم جمعآوری دادههای سطح محله در مورد عوامل خطر اجتماعی است تا ویژگیهای مکانهایی که مردم در آن زندگی، کار و تفریح میکنند را بهتر درک کنیم. طرح ارائه خدمات متمرکز بر عدالت باید راهنماییهایی برای رسیدگی به طیف گستردهای از نابرابریها بر اساس سن، جنسیت، درآمد، نژاد، قومیت، زادگاه، زبان، گرایش جنسی، هویت جنسیتی، معلولیت، موقعیت جغرافیایی، سطح تحصیلات و سایر عوامل خطر اجتماعی ارائه دهد. باید بر اهمیت شایستگی فرهنگی، مشارکت جامعه از نظر جمعیتی نماینده و مشارکتهای بین بخشی برای کاهش نابرابریها تأکید کند. دادههای مربوط به عوامل خطر اجتماعی محدود است و Central Health برای جمعآوری این دادهها باید با سازمانهای بهداشت عمومی همکاری کند. من هیچ دادهای در مورد نابرابریها و شکافها در کیفیت، دسترسی و/یا پیامدهای بهداشتی بین گروهی که بالاترین عوامل خطر اجتماعی را دارند و گروهی که بالاترین رتبهبندی کیفیت را برای این معیار دارند، ندیدهام. همچنین تجزیه و تحلیل مقایسهای زمان انتظار بیمار، به ازای هر بیماری مزمن و اطلاعات جمعیتی آنها را ندیدهام، که این نیز نشانهای از این بود که آیا CH/CUC واقعاً خدمات بیمار را بهبود میبخشد یا خیر. به نظر میرسد که انگار صدای جامعه این گزارش دادههای مربوط به ریسک اجتماعی و دسترسی عادلانه به مراقبتهای بهداشتی را برای پیشبرد عدالت در سلامت ارزیابی نکرده است، زیرا دسترسی، کلید درک و تحلیل نابرابریها است. ارزیابی نیازهای سلامت جامعه، شکافهایی را در دسترسی کارکنان مراقبتهای بهداشتی به جمعیت نشان میدهد و این گزارش به دسترسی مالی و لزوم ادامه بهبود دسترسی به بیمه سلامت و اطمینان از اینکه حق بیمه، فرانشیز و فرانشیز مانعی برای مراقبت ایجاد نمیکند، نمیپردازد. آیا سندرو در فرآیند برنامهریزی برای رسیدگی به بهبودهای سیستماتیک که میتوانند ’درون سازمانی‘ اجرا شوند، گنجانده شده است؟
- همانطور که قبلاً گفته شد، این جدول زمانی بسیار فشرده است. ما یک یا دو روز قبل از اینکه از ما خواسته شود در جلسه هیئت مدیره بحث کنیم، گزارشهای مهمی دریافت میکنیم. این یک پروژه چند میلیون دلاری و چند ساله است و باید از همه سوالات استقبال شود و جامعه باید بتواند در طول این فرآیند در مورد تمام این کارهای برنامهریزی نظر بدهد. من معتقد نیستم که باید برای رسیدن به جدول زمانی کسی برای فرآیند بودجه، این پروژه را عجله کنیم.
ارسال شده از طرف مدیر سینتیا والادز.
هیئت مدیره محترم،,
همزمان با بررسی و تأمل در کار کارکنان و مشاوران در مورد سیستمهای استراتژیک برنامهریزی مراقبت که منجر به “برنامه استراتژیک ارائه خدمات با محوریت عدالت” میشود، سه نکته زیر را مطرح میکنم:
- من درخواست کردهام و همچنان درخواست میکنم که مروری بر تلاشهای قبلی Central Health، Seton و CCC از سال ۲۰۱۲ تا به امروز برای ارائه یک سیستم مراقبتهای بهداشتی یکپارچه برای بیماران بدون بیمه و با بیمه ناکافی در شهرستان تراویس داشته باشیم. دلیل این امر این است که اگر CH قبلاً برای انجام کار مشابه قرارداد بسته بود (همانطور که با Navigant، که اکنون بخشی از Guidehouse است، انجام شد)، آیا نتایج و توصیههای قبلی در تلاش THIS برای اصلاح سیستمهای مراقبت ما با استفاده از آن دادههای جمعآوریشده به عنوان مقایسه/کنتراست برای اندازهگیری تغییرات/اختلافات، شکافها استفاده میشد؟ CCC به عنوان یک سیستم ارائه خدمات یکپارچه جدید با چند ارائهدهنده تأسیس شد که در سال ۲۰۱۲ راهاندازی شد. طبق اسناد، "CCC برای ادغام ارائهدهندگان شبکه ایمنی در شهرستان تراویس در یک مدل "شبیه سازمان مراقبت پاسخگو (ACO)" تأسیس شد که در آن ارائهدهندگان گرد هم میآیند تا مراقبت با کیفیت بالا را به بیماران ما، به ویژه بیماران مزمن، ارائه دهند. بیماران مراقبتهای هدایتشده و بیمارمحوری را دریافت میکردند که قرار بود منجر به نتایج بهتر سلامت، افزایش رضایت از سیستم، ارائه کارآمد خدمات و هزینههای کمتر شود." تمرکز آن بر نیازهای جمعیت بیماران مبتلا به بیماریهای مزمن Central Health با توسعه زیرساختهای حیاتی برای پشتیبانی از هدف CCC در ارائه یک سیستم ارائه خدمات یکپارچه بود. بنابراین، CCC به دلارهای موجود در فدرال، DSRIP، پول مالیاتدهندگان و دلارهای ارائه شده توسط Seton برای این سرمایهگذاری دسترسی پیدا میکند. علاقه من این است که بدانم از سرمایهگذاری $850 میلیون دلاری CCC از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ در توسعه مراقبتهای بهداشتی ارائه خدمات یکپارچه چه درسهایی آموخته شده است تا با تلاشهای برنامهریزی فعلی ما در هنگام توسعه یک "برنامه استراتژیک ارائه خدمات با تمرکز بر عدالت" جدید مرتبط باشد؟ به عبارت ساده، درسهای آموخته شده چه بودند و چگونه سیستم فعلی آن زمان از طریق تغییرات گنجانده شده از آن پروژهها به نفع بیماران به روشی مؤثر و کارآمد بهبود یافت؟
- به پروژه فعلی که مدیرعامل ما و مشاور دانشگاه تگزاس به ما پیشنهاد دادهاند، نگاهی سریع میاندازیم تا کار تا به امروز در زمینه توسعه یک ... را بررسی کنیم. “طرح ارائه خدمات با محوریت عدالت برای ایجاد یک سیستم مراقبتهای بهداشتی جامع و کارآمد جهت بهبود سلامت بیماران Central Health.” من “طرح/دیدگاه عدالت” را که برای تجزیه و تحلیل دادهها/اطلاعات دریافتی و ارائه شده به ما به عنوان اعضای BOM استفاده میشود، درخواست کردهام. من هیچ معیار عدالت معتبری را که در طرح پیشنهادی استفاده شده باشد، ندیدهام. معیارهای عدالت مؤثر نیاز به جمعآوری دقیق و کامل دادههای کلیدی اجتماعی-جمعیتی (به عنوان مثال، نژاد/قومیت، زبان، سطح تحصیلات، درآمد و جغرافیا) دارند. اگر این را ندانیم، پس چگونه سیستمها میتوانند نابرابریها را شناسایی و در مورد آنها اقدام کنند؟ کیفیت دادهها برای توسعه مشوقهای مناسب سیاستگذاری بسیار مهم است؛ و مشارکت بیمار متناسب با جمعیت (برای جمعیت هدف CH ما) باید برای بهبود مستندسازی بر اساس دادهها، نه به صورت تصادفی، مورد استفاده قرار گیرد. جمعیت هدف بیمار Central Health به دلیل نابرابری در کیفیت مراقبتهای بهداشتی و به دلیل عدم توانایی آنها در دسترسی به مراقبتهای بهداشتی لازم برای بهبود کیفیت زندگی خود، سطوح بالاتری از نیازها و هزینههای مراقبتهای بهداشتی را دارند. اگر واقعاً در مورد ... صحبت میکنیم طرح ارائه خدمات با محوریت عدالت،, سپس باید درک و مستندسازی دقیقی از نابرابریها در نتایج داشته باشیم؛ مروری بر مداخلات اثباتشدهای که میتوانند در کاهش نابرابریها مؤثر باشند؛ و معیارهای عملکرد و ارزیابی شکافها در معیارهایی که میتوانند برای تعیین میزان استفاده ذینفعان از آن مداخلات مؤثر برای کاهش نابرابریها و پر کردن آن شکافها استفاده شوند. من میخواهم این “چهار اصل برای عدالت در سلامت” (که توسط متخصصان عدالت تدوین شده است) در طرح ما گنجانده شود. این موارد عبارتند از:
- شناسایی و اولویتبندی کاهش نابرابریهای سلامت
- اجرای مداخلات مبتنی بر شواهد برای کاهش نابرابریها
- سرمایهگذاری در توسعه و استفاده از معیارهای عملکرد عدالت در سلامت
- ایجاد انگیزه برای کاهش نابرابریهای سلامت و دستیابی به عدالت در سلامت
علاوه بر دادههای سطح بیمار، پرداختن به نابرابریها مستلزم جمعآوری دادههای سطح محله در مورد عوامل خطر اجتماعی است تا ویژگیهای مکانهایی که مردم در آن زندگی، کار و تفریح میکنند را بهتر درک کنیم. طرح ارائه خدمات متمرکز بر عدالت باید راهنماییهایی برای رسیدگی به طیف گستردهای از نابرابریها بر اساس سن، جنسیت، درآمد، نژاد، قومیت، زادگاه، زبان، گرایش جنسی، هویت جنسیتی، معلولیت، موقعیت جغرافیایی، سطح تحصیلات و سایر عوامل خطر اجتماعی ارائه دهد. باید بر اهمیت شایستگی فرهنگی، مشارکت جامعه از نظر جمعیتی نماینده و مشارکتهای بین بخشی برای کاهش نابرابریها تأکید کند. دادههای مربوط به عوامل خطر اجتماعی محدود است و Central Health برای جمعآوری این دادهها باید با سازمانهای بهداشت عمومی همکاری کند. من هیچ دادهای در مورد نابرابریها و شکافها در کیفیت، دسترسی و/یا پیامدهای بهداشتی بین گروهی که بالاترین عوامل خطر اجتماعی را دارند و گروهی که بالاترین رتبهبندی کیفیت را برای این معیار دارند، ندیدهام. همچنین تجزیه و تحلیل مقایسهای زمان انتظار بیمار، به ازای هر بیماری مزمن و اطلاعات جمعیتی آنها را ندیدهام، که این نیز نشانهای از این بود که آیا CH/CUC واقعاً خدمات بیمار را بهبود میبخشد یا خیر. به نظر میرسد که انگار صدای جامعه این گزارش دادههای مربوط به ریسک اجتماعی و دسترسی عادلانه به مراقبتهای بهداشتی را برای پیشبرد عدالت در سلامت ارزیابی نکرده است، زیرا دسترسی، کلید درک و تحلیل نابرابریها است. ارزیابی نیازهای سلامت جامعه، شکافهایی را در دسترسی کارکنان مراقبتهای بهداشتی به جمعیت نشان میدهد و این گزارش به دسترسی مالی و لزوم ادامه بهبود دسترسی به بیمه سلامت و اطمینان از اینکه حق بیمه، فرانشیز و فرانشیز مانعی برای مراقبت ایجاد نمیکند، نمیپردازد. آیا سندرو در فرآیند برنامهریزی برای رسیدگی به بهبودهای سیستماتیک که میتوانند ’درون سازمانی‘ اجرا شوند، گنجانده شده است؟
- همانطور که قبلاً گفته شد، این جدول زمانی بسیار فشرده است. ما یک یا دو روز قبل از اینکه از ما خواسته شود در جلسه هیئت مدیره بحث کنیم، گزارشهای مهمی دریافت میکنیم. این یک پروژه چند میلیون دلاری و چند ساله است و باید از همه سوالات استقبال شود و جامعه باید بتواند در طول این فرآیند در مورد تمام این کارهای برنامهریزی نظر بدهد. من معتقد نیستم که باید برای رسیدن به جدول زمانی کسی برای فرآیند بودجه، این پروژه را عجله کنیم.
نقل قول از مایک مککینون، مدیر محتوا در فوریه 15, 2022, 8:31 ق.ظارسال شده از طرف مدیر سینتیا والادز:
چند نکته تکمیلی:تمرکز باید بر توزیع خدمات پزشکی در تمام جوامعی باشد که از نظر اقتصادی به حاشیه رانده شدهاند. دوران خدمات درمانی متمرکز گذشته است. کلینیکها باید در جوامع باشند. دسترسی فقط به معنای داشتن یک مکان متمرکز نیست، بلکه به معنای رساندن افراد به کلینیکها است. هیچ کس قرار نیست به یک کلینیک متمرکز در مرکز هنکاک سفر کند.حتی اگر “۷۵۱TP7T» از فقرا در کریدور جادویی I-35 زندگی کنند، I-35 یک پارکینگ است. هیچ کس نمیتواند به مرکز شهر برود. توزیع خدمات بهداشتی باید در لبه بیرونی I-35 - East Riverside، Levander Loop، Manor - باشد. مردم را برای دریافت خدمات بهداشتی از هسته مرکزی دور کنید، نه به سمت آن. باز هم I-35 یک پارکینگ است. خدمات را در جوامع قرار دهید. خدمات را با مراکز بهداشتی محله APH هماهنگ کنید (این یک همکاری آشکار است). خدمات را با ESD-11 هماهنگ کنید. آتش نشانی ESD-11 در ESD-11 برای قرار دادن یک کلینیک، با حریم خصوصی بیمار و اتاقهای کلینیک ساخته شده است.اگر در حال برنامهریزی استراتژیک هستید که قرار است سلامت جامعه را از نو سازماندهی کند، همه شرکا باید در کنار شما باشند. بیمارستان سنت دیویدز JUST از سرمایهگذاری $1.2B در بیمارستانهای آستین و مناطق اطراف آن خبر داد. افراد فرهیخته در میان ما میدانند که ساخت یک بیمارستان در لیندر یا باستروپ معادل اضافه کردن صدها تخت بیمارستانی به آستین است. هر فردی که در باستروپ و لیندر زندگی میکند و میتواند به خدمات پزشکی در آن شهر دسترسی داشته باشد، یک نفر کمتر به آستین میآید. شما نمیتوانید در خلاء برنامهریزی کنید. بیمارستانها روی این موضوع کار کردهاند، اما هیچکس نپرسیده است که "هی، برنامههای شما برای آینده چیست؟" اما صرف نظر از پرسیدن مستقیم، عقل سلیم به ما میگوید که بیمارستانها به طور فعال برای رفع نیازها در حال گسترش هستند.همه شرکا را دور هم جمع کنید. چه برنامه ریزی دیگری برای APH وجود دارد که شما از آن خبر ندارید. چه برنامه ریزی دیگری برای RAC وجود دارد که شما از آن خبر ندارید. چه برنامه ریزی دیگری برای بنیاد سلامت روان هاگ وجود دارد که شما از آن خبر ندارید. چه برنامه ریزی دیگری برای DSHS و HHSC وجود دارد که شما از آن خبر ندارید. ESD ها چگونه می توانند کمک کنند - آنها در تمام نقاط شهرستان روستایی ایستگاه آتش نشانی دارند و 80% تماس های آنها پزشکی است. آنها علاقه مند به کمک هستند. رئیس ESD-11 کمک خواهد کرد. (صادقانه بگویم، آیا مشاوران اصلاً می دانند RAC یا ESD چیست؟ اگر نه، پس آنها کار خود را انجام نمی دهند.)از همه مهمتر، از مردم بپرسید که چه میخواهند. بوروکراتها و مشاورانی که در دفتر نشسته اند، نمیتوانند صرفاً فرض کنند که مردم میخواهند برای دریافت خدمات پزشکی به ساختمان قدیمی سیرز در هسته مرکزی بروند. یک نظرسنجی مبتنی بر جمعیت از جمعیت MAP، از بیماران CUC، از اعضای سندرو انجام دهید. اولین قانون کمک به کسی این است که بفهمید چه میخواهند و چگونه از آن خدمات استفاده خواهند کرد.
ارسال شده از طرف مدیر سینتیا والادز: