از آستانه تا آغازی نو: سفر یک زن در بیخانمانی، شفا و امید
۳۰ تیر ۱۴۰۴
گلندا «جیجی» لاک، ۵۶ ساله، پس از آنکه در خیابانهای آستین تا آستانه مرگ پیش رفت، با کمک برنامههای مراقبت پزشکی و مدیریت پروندههای مرکز بهداشت، قدرت، ثبات و عزت نفس خود را بازیافت.
آستین، تگزاس— سالها، اتفاقات خوبی برای گلندا لاک نیفتاد. این واقعیت زندگی اعتیادآور بود، ۲۵ سال انتخابهایی که او را به این نقطه رساند.
سپس یک روز در ماه مه، اوضاع تغییر کرد.
این مرد ۵۶ ساله در طول یک جلسه درمان کمکی برای اعتیاد در مرکز سلامت و تندرستی سنترال هلث ساوت ایست، با واقعیتی تکاندهنده روبرو شد: اتفاقات خوب هم ممکن است.
پزشک، دکتر جان ویمز، پرسید: «نظرتان در این مورد چیست؟»
لاک پاسخ داد: «من میترسم. من میترسم چون مدت زیادی است که یک فرد بالغ مسئولیتپذیر نبودهام. من هنوز با خرابیهایم دست و پنجه نرم میکنم.»
کمی بیش از یک سال قبل، لاک در خیابانهای آستین تقریباً جان باخت، کلیههایش از کار افتاده بود. او در کمای مصنوعی قرار داده شد، سپس در بخش مراقبتهای ویژه که توسط پرستاران و پزشکان احاطه شده بود، به هوش آمد، در حالی که بدنش به دستگاه دیالیز متصل بود.

حالا، لاک، در اتاقی روبروی پزشک CommUnityCare که کم کم داشت او را تحسین میکرد، در آستانهی چیز کاملاً متفاوتی بود: مسکن دائمی برای اولین بار از زمان شروع دورهی پنج ساله بیخانمانیاش در سال ۲۰۲۰.
دکتر ویمز گفت: «این یک تغییر بزرگ است. تو خیلی چیزها را پشت سر گذاشتهای.»
محور اصلی این تحول، پیوندی بود که لاک حدود یک سال قبل با ریوا پرز، مدیر پروندهاش در مرکز بهداشت و مددکار بهداشت جامعه (CHW)، برقرار کرده بود. ریوا پرز به لاک اعتماد به نفس و استقلال داد تا دوباره به خودش ایمان بیاورد و او را به سمت گامهای کوچک - مانند مراجعه به پزشک و سپس شرکت در آنها - ترغیب کرد. پرز از همان ابتدا به لاک قولی داده بود.
او با اشاره به جستجوی لاک برای مسکن دائمی گفت: «من تا آخر اینجا خواهم بود.»
برای کمک به یک فرد نیازمند، باید سیستمی وجود داشته باشد. و برای لاک، که به این مداخلات نیاز داشت، نقاط تماس بیشماری وجود داشت که او را به دنیای بیرون متصل میکرد - پزشکان، پرستاران، کارکنان بهداشتی درمانی و مدیران پرونده که در زمانی که او بیشترین نیاز را داشت، وارد زندگی او شدند.

اولین تعاملات در ورودی جدید
فردی که نیاز به مراقبت دارد، همیشه نمیداند به کجا مراجعه کند. افراد بیخانمان در حالی که با اعتیاد یا یک بیماری جدی دست و پنجه نرم میکنند، اینترنت را برای یافتن بهترین بیمارستانها جستجو نمیکنند، بنابراین ارائه مراقبتهای بهداشتی با کیفیت برای این بیماران به سیستمهای بهداشتی شبکه ایمنی بستگی دارد. بسیاری از اوقات، افرادی که بیخانمان هستند، به سادگی هیچ راهی برای دسترسی به ارائه دهندگان خدمات درمانی ندارند.
دنیای لاک فقط تا جایی که میتوانست ببیند، گسترده بود، بنابراین به محض اینکه زندگیاش در مارس ۲۰۲۴ به طرز چشمگیری تغییر کرد، روال زندگیاش فوراً تغییر کرد. ابتدا، تیم مراقبتهای انتقالی سلامت مرکزی او را به یک مرکز پرستاری ماهر (SNF) فرستادند، جایی که او تحت مراقبت یک تیم پزشکی شامل پزشکان و پرستاران بهبود یافت.
یک ماه بعد، او در «یک ورودی جدید»، یک برنامه درمانی اقامتی، اسکان داده شد که در آن تیم مراقبتهای پزشکی مرکز بهداشت، برای تختها قرارداد بسته بود. اگرچه این یک راه حل مسکن بلندمدت نبود، اما این برنامه شامل تختهای مراقبتی - تختهای موقتی که بیماران میتوانند در حین دریافت مراقبتهای پزشکی، با خیال راحت بهبود یابند - و پشتیبانی جامع و شبانهروزی بود که نه تنها نیازهای پزشکی، بلکه خدمات اجتماعی، سلامت روان و سایر جنبههای رفاه فرد را نیز در بر میگرفت.
دکتر آدری کوانگ، مدیر مشترک جمعیتهای پرخطر در مرکز بهداشت مرکزی، گفت: «برنامه استراحت پزشکی به افراد فرصتی برای استراحت و بهبودی مداوم و ارتباط با خدمات پس از یک بیماری حاد میدهد. جیجی نمونه بسیار خوبی از کسی است که پس از بستری شدن در بیمارستان و خانه سالمندان به زمان بیشتری برای استراحت نیاز داشت. استراحت به او فرصتی داد تا به بهبودی خود ادامه دهد و با تیم سلامت خود در ارتباط باشد.»
اینجا جایی بود که لاک برای اولین بار با پرز (به همراه پرستار ثبتشده لورا مالون و مددکار اجتماعی داستین وید) آشنا شد. پرز به عنوان یک CHW در مراقبت موقت، به لاک در تهیه داروهایش کمک کرد و مطمئن شد که او الزامات برنامه را رعایت میکند. اما لاک همچنین با موانع پزشکی جدی مانند بیماری کلیوی مرحله ۳ و نارسایی مادرزادی قلب روبرو بود.
اواخر ماه ژوئیه، لاک از برنامهی مرخصی پزشکی مرکز بهداشت مرخص شد و در مارشالینگ یارد، یک مرکز اقامتی وسیع برای جمعیت بیخانمان آستین در نزدیکی فرودگاه آستین-برگستروم، اقامت گزید.
در همین حال، پرز به برنامه مدیریت پروندههای مرکز بهداشت منتقل شد. تا ماه اوت، این دو نفر دوباره با هم ارتباط برقرار کردند.
ایجاد اعتماد و پیشبرد
جلب اعتماد لاک در ابتدا آسان نبود.
پرز گفت: «او تمام این مدت بیخانمان بود، بنابراین نمیدانست به چه کسی اعتماد کند. او فقط میدانست که مردم از او سوءاستفاده کردهاند.»
اما پرز به ارتباط تقریباً فوری خود با پرز تکیه کرد و این زوج در نهایت به یکدیگر لقب دادند، لاک مدیر پرونده خود را «عسل» صدا میزد، در حالی که پرز یاد گرفت لاک را «جیجی» صدا کند.
پرز به لاک یادآوری کرد که او آنجاست تا به او در تهیه مسکن کمک کند. با این حال، در ماه نوامبر، پس از اولین درخواست بیمه تأمین اجتماعی و معلولیت (SSDI)، لاک اولین شکست خود را تجربه کرد.
از پوشش خبری او خودداری شد.
دو ماه بعد، لاک با بازگشت به الگوهای قدیمی و گاهی اوقات امتناع از پذیرش کمک، با سختیهایی روبرو شد. این موضوع پرز و تیمش را در موقعیت دشواری قرار داد.

پرز گفت: «ما به این فکر کردیم که او را از مدیریت پرونده کنار بگذاریم.» او توضیح داد: «قانون ما این است که بیمار باید برای این کار سخت تلاش کند و وقتی این کار را نکند، کار زیادی از دست ما بر نمیآید.»
اما پرز گفت: «من واقعاً از او حمایت کردم، چون میدانستم که او میتواند این کار را انجام دهد.»
همانطور که پرز از لاک حمایت میکرد، بیمارش سرانجام پا پیش گذاشت و با کمک یک تلفن همراه ساده که از طریق یک برنامه محلی تهیه کرده بود، شروع به تغییر مسیر کرد، که تضمین میکرد میتواند وقت ملاقات رزرو کند و وقت بگیرد.
در ماه ژانویه، لاک تقریباً هر روز با سیستم بهداشت مرکزی - که شامل مراکز بهداشتی CommUnityCare و طرحهای بهداشتی Sendero میشود - ارتباط برقرار کرد و با ارائه دهندگان خدمات تشخیصی مختلف ملاقات کرد.
در ابتدای سال، او با دکتر ویمز در مرکز بهداشت و سلامت جنوب شرقی آشنا شد. در جلساتشان، او مشاوره و درمان حرفهای ارائه میداد. اما چیزی که حس اعتماد بین این دو نفر را نیز ایجاد میکرد، خلق و خوی او بود، یا این واقعیت که او گوش میداد و فضایی عاری از قضاوت فراهم میکرد.
سفر لاک همچنین او را به یک ارائه دهنده مراقبتهای اولیه در CommUnityCare و دکتر میشل لوبتزکی، متخصص کلیه، در کلینیک سلامت و تندرستی رزوود-زاراگوسا برد. او در مرکز بهداشت دادگاههای چالمرز CommUnityCare خدمات دندانپزشکی دریافت کرد و با کمک بکا کلاین، مدیر پرونده SOAR در Central Health، درخواست مجدد SSDI را انجام داد. او همچنین از دانیل ساد، ارائه دهنده خدمات پیشرفته روانپزشکی CommUnityCare، راهنمایی پزشکی سلامت رفتاری دریافت کرد.
از ژانویه تا آوریل ۲۰۲۵، زندگی لاک شروع به تغییر کرد.
«این در مورد اتصال مردم به منابع است.» – لورن گالیندو، مدیر عملیات مرکزی بهداشت برای انتقال مراقبت.
لاک که زمانی روزانه بیش از ۲۶ قرص مصرف میکرد، گفت: «من در عرض هفت هفته ۲۷ بار به پزشک مراجعه کردم. به مدت شش هفته، هر هفته چهار بار و هفته گذشته سه بار به پزشک مراجعه کردم.»
یک تغییر بزرگ دیگر؟ تصویر لاک از خودش.
وقتی او برای اولین بار در مارس ۲۰۲۴ از بیمارستان مرخص شد، موهایش ژولیده و گره خورده بود و شانه کردنش تقریباً غیرممکن بود. یک ماه بعد، در حالی که با پرز و مالون در حال استراحت بود، آنها او را برای کوتاه کردن مو بردند. این دو نفر در نهایت به آرایشگر توصیه کردند که لاک را کمی کوتاه کند، زیرا این تنها راهی بود که موهایش به طور طبیعی دوباره رشد میکردند.
سال بعد، موهای بلوندش دوباره بلند شده بود و مرتب با کلیپس بسته شده بود.
پرز با تحت تأثیر قرار گرفتن گفت: «تمایل او برای ادامه کار فوقالعاده است.»
خانه جدید
در سال ۲۰۲۵، ورق به سرعت برای لاک برگشت.
پرز گفت، در ابتدا به دلیل «فقدان شواهد» از دریافت SSDI برای او خودداری شده بود، به این معنی که اگرچه نیاز لاک به کمک تشخیص داده شده بود، اما بدون فهرستی از تشخیصهای پزشکی و درمانها و خدمات تجویز شده، هیچ راهی برای سنجش این واقعیت وجود نداشت.
با این حال، در اواسط سال جدید، با ثبت و محاسبه آن ارزیابیها، بار سنگینی از دوش او برداشته شد. پرز گفت در درخواست دوم، او تک تک خدمات تشخیصی که لاک دریافت کرده بود، و همچنین تک تک قرارهای تخصصی و هر ارائه دهنده پزشکی که او را ویزیت کرده بود، یادداشت کرد.
درخواست لاک مثل سنگ محکم بود. پرز با لاک تماس گرفت تا به او اطلاع دهد که چه زمانی باید گوشیاش را بردارد.
پرز گفت: «من توانستم به او بگویم، 'یکی دو ساعت دیگر با تو تماس میگیرد. میتوانی به تلفن جواب بدهی؟'»
طرح SSDI مورد تایید لاک، که شامل حقوق ماهانه و ثبتنام در مدیکید میشد، منابعی را که ۲۵ سال به آنها دسترسی نداشت، در اختیارش قرار داد.
یک برد حتی بزرگتر
وقتی پرز فهمید که لاک برای SSDI تأیید شده است، با Endeavors - سازمان شخص ثالثی که مدیریت پرونده و واکنش به بحران را در Marshalling Yard ارائه میدهد - در مورد Cady Lofts، یک مجتمع مسکونی دائمی ۱۰۰ واحدی برای افرادی که بیخانمانی مزمن را تجربه میکنند، تماس گرفت.
ائتلاف پایان دادن به بیخانمانهای جامعه (ECHO) ساخت آپارتمانهای جدید را تسهیل کرد و یک فرآیند ورود هماهنگشده داشت که توسط وزارت مسکن و توسعه شهری ایالات متحده الزامی شده بود. این آپارتمانها در ماه آوریل از طریق SGI Ventures Inc. و شرکت مسکن مقرونبهصرفه آستین افتتاح شدند.
درخواستی ارسال و ظرف چند روز تأیید شد. صبح جمعه، پرز پشت میز کارش نشسته بود و لاک با او تماس گرفت.
پرز گفت: «او از خوشحالی گریه میکرد.»

زندگی پیش رو برای گلندا لاک
لاک در ماه مه به آپارتمان استودیویی کاملاً مبله خود نقل مکان کرد که دارای کمد دیواری، دوش ایستاده، قفسهبندی برای لباسها، جزیره آشپزخانه، تهویه مطبوع، تختی برای خوابیدن و صندلی برای استراحت بدن و پاهایش است.
این اوج بیش از یک سال کار پرز - و به همین ترتیب سیستم بهداشت مرکزی - بود.
«او مهارتهایی را در خود پرورش داده که اکنون میتواند به تنهایی زندگی خود را اداره کند. من دیگر نمیتوانم مانند گذشته به او کمک کنم، اما اگر زمانی به من نیاز داشته باشد، با یک تماس در دسترس هستم. و میتوانم او را در مسیر درست راهنمایی کنم.» – ریوا پرز، مددکار بهداشت جامعه و مدیر پرونده انتقال مراقبت از مرکز بهداشت
لاک چهارمین بیماری بود که او با موفقیت به مسکن دائمی رساند. اما سفر او از بیخانمانی تا داشتن خانهای از آن خود، باعث شد که پرز به وعدهاش عمل کند.
«پایان»، همانطور که او گفت.
با موفقیت در مدیریت پرونده و اسکان دائمی، مرحله بعدی سفر فرا میرسد: 30 روز انتقالی بین ارائه دهندگان قدیمی و جدید. لاک یک تیم مدیریت پرونده جدید با مدیکید دریافت خواهد کرد، به این معنی که کار پرز با او به پایان خواهد رسید.
این یادآوری تکاندهندهای از کاری است که او هر روز، با هر ۱۸ بیمار دیگرش در سراسر سیستم بهداشت مرکزی انجام میدهد - اینکه هر نتیجهی خوب به معنای پایان یک مرحله از زندگی و شروع مرحلهای جدید است.
پرز درباره لاک گفت: «او مهارتهایی را آموخته که اکنون میتواند به تنهایی زندگی خود را هدایت کند. من دیگر نمیتوانم مانند گذشته به او کمک کنم، اما اگر روزی به من نیاز داشته باشد، با یک تماس در دسترس هستم. و میتوانم او را در مسیر درست راهنمایی کنم.»
در حالی که لاک میداند مسیر پیش رو ساده نخواهد بود، میگوید که همچنان به آینده امیدوار است.
لاک گفت: «من بیش از ۲۵ سال است که آدم معمولی نبودهام. دیگر کسی را ندارم که به او تکیه کنم. ریوا به من کمک کرد تا یاد بگیرم که یک بزرگسال باشم.»

یک روز خوب، روزی است که شامل تمام امور عادی زندگی روزمره باشد، و برای لاک، این چیزی است که مدتهاست برای رسیدن به آن تلاش میکند.
او گفت: «این چیزی به کوچکیِ رفتن به دکتر، رفتن به فروشگاه، یا درخواست نسخه برای داروهایم است. سالهاست که این کار را نکردهام، بنابراین امیدوارم به عنوان یک فرد رشد کنم و به شاخههای جدیدی بروم.»